از شماره 41 تا 70:
- ای سید!تو خود را خیال کن که هنوز آنجائی که بودی در ازل، تا آزاد شوی و دیگر روی تفرقه و غم و بلا نبینی.
- ای سید!روح تو اوست که به او زنده ای و دل تو اوست که به او دانائی، و بصر تو اوست که به او بینایی، و سمع تو اوست که به او می شنوی، و دست تو اوست که به او می گیری و پای تو اوست که به او میروی.
- ای سید!هر جزء و عضو تو از اجزاء و اعضای ظاهر و باطن تو اوست که به او تویی.
- ای سید!اویی و تویی و منی، هر سه صفت اوست و دیگری در میان نیست.
- ای سید!توحید صفت واحد است، نه من و تو. تا من وتو باقی است، اشتراک است نه توحید.
- ای سید!چون تو رفتی فناست و چون او در میان آمد بقاست.
- ای سید!سلوک سعی توست در رفع اثنینیت و جذبه رفتن توست به وحدت.
- ای سید!با همه اشیاء نیازمندی کن که عین مطلوب تواند، و با دشمن دوستی ورز که نیز عین مقصود توست.
- ای سید!با خود نیز با نظر محبت ناظر باش که تو نیز عین محبوبی.
- ای سید!اینها در سلوک ضروری است.
- ای سید!بد و نیک را در دریای وحدت انداز تا آشنای حقیقت شوی.
- ای سید!سخن وحدت را اگر بسیار گوییم اندک است و اگر اندک گوییم بسیار است. بدایت این معرفت درنهایت مندرج است و نهایت او در بدایت. تا چند گویم و تا چند نویسم؟ نه من می گویم و نه من می نویسم. حقیقت خود، به خود در گفتگوست.
- ای سید!چون به خواب روی، نیت کن که به عالم بطون می روم و رجوع به حقیقت خود میکنم. چون بیدار شوی بدان که به عالم ظهور آمده ای و از بطون به ظهور تنزل نمودی، و باید که در هر سحر برخیزی و استغفار کنی و بگویی که ای حقیقت من! مرا به خود کش و مرا از خود مپوش، ونماز و تهجد کنی و سوره "یس" اگر یاد داشته باشی در نماز یا بعد از نماز بخوانی که مختار خواجه بنای دین و دنیای ماست. بعد از آن به فکر وحدت مشغول باشی تا نماز صبح برسد و چون از نماز صبح فارغ شوی،تا برآمدن آفتاب خواهی نخواهی مستقبل القبله به مراقبه وحدت باشی. چون آفتاب طلوع کند چهار رکعت نماز به دو سلام گذارده شود و سوره "یس" یک بار بخوانی و اگر در چهار رکعت توانی خواند بهتر است. همچنین بعد از هر نماز سوره "یس" یک بار بخوان که فواید بسیار دارد اما در وقت طلوع فجر قرآن مجید فکر وحدت است.
- ای سید!بدان که خود عبادت خود کند وخود کلام خود می خواند الا عند الضروره و بگو که ای حقیقت من! مرا به خود بکش و مرا از من مپوش و از دویی برآر.
- ای سید!سالک را هم آداب در طریقت ضروری است و تفضیل آن آداب در این رساله گنجایش ندارد، اما از اختیار اختصاری ضرور است که گفته شود. اما آنچه طالب را توان نوشت این است که خواب کمتر کند، چون ضرور شود وغالب آید، به آن اندیشه که گفتیم خواب کند و طعام و شراب باید که اندک باشد، بخورد در شبانه روزی یکبار و اگر صائم بود بهتر است و باید که از پریشانی لقمه احتراز کند که از اسباب دوئی و بیگانگی و وهم باطل است و هر چه درشرع منع است و هر چه در طریقت بد است همه اینچنین است. این قاعده را نیکو یاد دار که ضروری است.
- ای سید!باید سخن کمتر کنی و در خلوتها و صحراها تنها مراقبه و ملاحظه وحدت می کرده باشی.
- ای سید!سخن بسیار کردن دل را درجنبش آرد وتفرقه باز دهد و از کسب وحدت و یگانگی غافل سازد. جز به ضرورت حرف مزن و هرچه گویی مختصر گوی و اندیشه وحدت را یک لمحه از خود جدا مکن. چون در مجالس بنشینی، بیشتر مقید مشو، مبادا غفلتی واقع شود و سعی کن تا آن کثرت مرآت وحدت شود ومقوی گردد.
- ای سید!در اخفای این اندیشه خود را به تنها حسب الامکان سعی باید کرد و این کلمات را به همه کس نباید نمود مگر با مخصوصان خود.
- ای سید!به اولاد و غلام و بیگانه و آشنا و دشمن و دوست،آشنایی به وحدت باید کرد و همه را به نظر اخلاص و به چشم حقیقت بین باید دید.
- ای سید!نزاع و جدال مطلق از میان بردار و انکار را بالکلیه از میان بردار تا وحدت ظهور نماید و بسیار سعی باید کرد تا خشم وغضب سخت ظهور نکند. لب و درون چه گنجایش دارد؟ همه معذور باید داشت، چه درون خانه چه بیرون خانه و با فرزندان، متعلقان و بیگانگان مثل آب حیات باید بود واگر کسی باتو بدی کند زنهار ازآن دل بد نکنی و نرنجی و او را از خود خوش و رضا داری و مکافات بدی به نیکویی کنی، این کلی است و درطریقت تنها نشستن وتنها بودن دخل تمام در جمعیت دارد.
- ای سید!حال طالب از دو حال بیرون نیست: یا از تعلقات ظاهر دارد و یا نه. اگر ندارد، معامله آن آسان است، او را باید که از همه قطع کرده و در خلوت یا درصحرا نشیند و به حقیقت خود متوجه شود تا زمانی که حقیقت متجلی شود و وهم دویی برخیزد،آن زمان به هر روش که باشد گنجایش دارد، و اگر تعلقات ظاهر دارد وحقوق شرعی را متوجه است، باید که به قدر ضرورت به آن پردازد اما باید که اجتناب تمام کند که خلاف شریعت و طریقت واقع نشود و از ملاحظه وحدت که حقیقت است بالکلیه غافل نشود، و می باید که شبها در این کار بسیار بکوشد و رقبة وحدت باشد و روز را هم چند ساعت برای این کار معین کند و روز به روز می افزوده باشد تا آنکه این معنا غلبه کند و ازهمه وارهاند.
- ای سید!وقتی که معنای وحدت غالب آید و لطف الهی ظهور نماید،همه حقوق از تو ادا خواهد شد و تو را با هیچ کس و هیچ چیز کاری نخواهد بود. خداوند وکیل تو خواهد شد و به جای تو او خواهد بود و تو در میان نه ای.
- ای سید!صحبت دنیا و اهل دنیا در طریق سلوک مضر است، اما کسی که گرفتار است و نمی توان ازآن قطع کردن، به ضرورت اجتناب تمام باید کرد که چیزی واقع نشود که با شریعت یا طریقت جنگ داشته باشد. اگر تقصیر رود، باید که رجوع نموده، تدارک نماید و ملاحظه وحدت هرگز از دست نباید داد.
- ای سید!در لباس تکلف نباید کرد واز فقر با خود چیزی باید داشت.
- ای سید!همیشه حاضر دل باید بود و از گذشته و آینده یاد نباید کرد، وملاحظه وحدت هرگز از دست نباید داد.
- ای سید!بدان که هیچ مرگی بدتر از غفلت از وحدت نیست و هیچ عذابی بدتر و سخت تر از عذاب دوری از حقیقت خود نه. از این مرگ و از این عذاب ترسان بوده، متوجه وحدت باید بود ویقین باید دانست که همه یکی است و غیر از یکی موجود نیست. هرقدر که این اندیشه غالب است، سعادت در اوست. چون از وهم دویی برآید، قیامت بر او واقع شود و در جنت شهود تا ابد الآبدین آسوده.
- ای سید!این چنین دولت هرگاه در دنیا میسر شدنی است، چون است که درآن سعی نمی کنی و غافل می باشی؟
- ای سید!قیامت بر همه چیز و همه کس آمدنی است وآن رجوع همه است به وحدت، اما بعد از آنکه ظهور کل واقع شود، اگر چه همه از اصل خود برآمده باشند، لذنی که می باید، همه را روی ندهد مگر برآنها که اینجا قیامت برآنها گذشته باشد.پس باید که سعی کنی که آن معنا که موعود است تو را اینجا روی نماید تا آسودگی حاصل شود ولذتی که می باید دست دهد.
- ای سید!مقصود همین است که وهم دویی برخیزد وتو نمانی و او بماند و بس. همه انبیا و اولیا بر این اتفاق کرده اند و در کتب الهیه و حدیث وکلمات اولیا دلایل این بسیار است، وعظمای هر فرقه به وحدت قائلند و همه به یک زبان به این رفته اند که غیرحق موجودی نیست، عالم صورت اوست و ظهور اوست و بس. به خاطر هست که شواهد این مطالب درکتاب علی حده نوشته شود و از دلایل عقلیه استنباط او کرده، نیز پاره ای آورده شود ان شاء الله سبحانه.
- ای سید!امروز که آخر الزمان است و نزدیک رسیده که آفتاب حقیقت از مغرب خلقیت طلوع نماید، از آنجا که پیش از طلوع آفتاب، انوار وآثار ظاهر می شود و اسرار توحید از زبان خاص و عام به اختیار و بی اختیار فهمیده و نافهمیده سر می زند، طالب را باید که خود را جمع ساخته، خود را از خود نپوشد تا حقیقت وحدت کما ینبغی بر وی جلوه گر شود و به گفتگوی زبانی اکتفا نشود.
الله مطلق و محمد(ص) بر حق، والحمدلله اولاً و آخراً و ظاهراً وباطناً و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین الاخیار الابرار الانجاب،
تمت الکتاب بعون الملک الوهاب.